کد مطلب:27919
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:9
گويند خداوند مهربانترازمادراست در حالي كه اگرفرزندي درآتش بسوزدمادربراي نجات او خود را به خطر مي اندازد درحالي كه خداوندآدمي رابه جهنم مي برد؟
اين كه خداوند از مادر مهربان تر است امري قطعي و مسلم است. بلكه مهرباني هاي پدر مادر و ... همه جلوه هايي از رحمت و عنايت الهي است. چه اوست كه اين همه عشق و محبت را در ضمير والدين به صورت غريزي نهاده است تا آنان با ميل و علاقه تمام تلاش خود را در جهت رشد فرزندان خود به كار گيرند. ليكن بايد متوجه اين نكته بود كه بين محبت هاي الهي و غير الهي تفاوتي عمده وجود دارد و آن اين است كه: محبت والدين و ديگر انسان ها غالبا احساسي بيش نيست و در برخي از موارد برخلاف حكم عقل حق و عدالت عمل مي كند. در حالي كه لطف و رحمت الهي هرگز جدا از عدل حكمت و سنت هاي حكيمانه پروردگار در نظام خلقت نيست. بنابراين در اجراي عدالت نبايد احساسات و عواطف را به قضاوت كشاند چه آن خود موجب ظلمي بزرگ تر مي شود و فرياد مجرمين را در بسياري از موارد بايد تنها با شمشير عدالت پاسخ گفت وگرنه : ترحم بر پلنگ تيز دندان ستمكاري بود بر گوسپندان به علاوه خداوند افرادي را كه لايق باشند از طريق شفاعت توبه و ... مورد لطف و رحمت خويش قرار مي دهد. در مورد «ابديت عذاب» نيز بايد گفت: اولا همه گناهان عذاب ابدي ندارند و در قيامت بسياري از گناهكاران پس از مدتي عذاب نجات يافته و وارد بهشت مي گردند. در رابطه با عذاب هاي ابدي نيز بايد ماهيت عذابهاي اخروي را شناخت تا سر ابديت آنها روشن شود و معلوم گردد كه تضادي با عدالت الهي ندارد. به طور خلاصه مي توان گفت: كيفر سه گونه است: 1- تنبيه و عبرت كه جنبه اعتباري و وضعي دارد و بايد در آن رابطه بين جرم و كيفر ملاحظه شود. 2- مكافات كه اثر وضعي عمل انسان در دنياست. اين گونه كيفرها تكويني است نه اعتباري و قراردادي و از همين رو تفاوت هايي با نوع اول دارد. ازجمله اين كه اثريك گناه يك لحظه اي ممكن است عمري انسان را گرفتار سازد. مانند مريضي كه غذاي نامناسبي بخورد و چه بسا همواره گرفتار شود. 3- تجسم عمل عذاب اخروي از اين نوع است؛ يعني چيزي جز خود عمل نيست كه چهره ملكوتي اش در قيامت ظاهر مي شود و انسان با همان اعمالي كه انجام داده و سرمايه اي كه اندوخته زندگي مي كند. در اين جا اگر خوب دقت شود ديگر جايي براي اين سوءال نمي ماند كه «چرا عذاب ابدي» است؛ زيرا انسان خود موجودي جاودانه است و عملش نيز به تبع او جاودانگي مي يابد. همان طور كه اگر انسان لحظه اي براي كسب دانش صرف كرد و چيزي ياد گرفت عمري با آن دانش زندگي مي كند. بلكه حقيقت او با آن علم تغيير يافته و فرد جاهل ديروز با يك لحظه يادگيري نسبت به آنچه آموخته عالم است. همين اعمال ملكات و روحيات فرد را مي سازند و خود چهره غيبي و ملكوتي ابدي دارند كه در قيامت ظاهر مي شوند و از انسان انفكاك و جدايي ندارند. براي اطلاع بيشتر ر . ك : عدل الهي.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.